سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
با تشکر از خانم فرح دوستدار برای ارسال این مقاله:
مدارا ، رواداری ، تساهل
مفاهیمی جدید در فرهنگ ایرانی
فرح دوستدار
"بايد در نهايت حكمت و ملاحظه و بردباری و روح و ريحان و محبّت خالصه حقيقی با نفوس مدارا نمود و كل را از وضيع و شريف بر مبادی اوّليه حقيقی بهائيان اطّلاع داد و آن خدمت به نوع بشر و تربيت عالم انسانی و ترقّی مادّی و معنوی ايران و تعزيز ايرانيان است... " (حضرت ولی امرالله : توقيعات مباركه ١٩٢۶ – ١٩٢۲ ، صفحه ١۴٩)
یکی از مفاهیم جدیدی که درنشریات و رسانههای فارسی زبان در چند دهه اخیر محبوبیّت خاصی یافته مفهوم "مدارا" است که برخی آنرا بطور دقیقتر "رواداری" مینامند. واژه مترادف عربی آن "تساهل و تسامح" (آسان گرفتن بر یکدیگر) است که همگی ترجمه واژه تولرانس tolerance در زبانهای اروپائی میباشند. مفهوم مخالف آن intolerance است بمعنی نارواداری، تعصّب، کوته فکری، کوته نظری. در طول تاریخ عدم مدارا و مشکل قبول دگراندیشان بیش از هر زمینه دیگری در بین پیروان ادیان و خصوصاً ادیان یکتاپرست یا ابراهیمی و مذاهب مشتّق از آنان ریشه داشته و موجب جنگها و کشمکشهای بسیاری گشته.
در عصر جدید همزمان با جنبشهای آزادیخواهی و شناخت حقوق افراد و اقلّیّتها مفهوم مدارا علاوه بر حیطه دین در زمینه سیاست و حقوق شهروندی نیز مطرح گردید. از نظر لغتی تولرانس tolerance یا مدارا بمعنی تحمّل کردن و پذیرفتن عقایدیست که شخص به آنها باور ندارد و به نحوی با آن کنار میآید. در نیمه دوّم قرن بیستم پس از قبول اعلامیه جهانی حقوق بشر و نزدیک شدن فرهنگها به یکدیگر مدارا به عنوان یکی از ارزشهای مهم لیبرالیسم سیاسی مطرح شده و بیانگر نحوه برخورد با اعتقادات، عقاید و رفتار دیگران است. حقوق و آزادیهای فردی هنگامی از تعرّض در امان میماند که هیچ عقیده و یا اقلّیّتی سرکوب نشده و مورد تحمّل و بردباری قرار گیرد.
دیانت بهائی از ابتدای تأسیسش تعصبات و کوتهنظری و جدلهای مذهبی یا عدم مدارا را نفی و نهی میکند و با تعالیمی نو ظهور و جهان شمول ازمفهوم مدارا بمعنی تحمّل دیگری فراتر رفته و پذیرش و به رسمیت شناختن گوناگونی را در جامعه لازم میداند و والاتر از آن شفقت و مهربانی و همکاری را با جمیع ادیان واحزاب توصیه میکند. علاوه بر تعلیم ترک تعصّبات، تعالیم و راهکارهای دیگری نیز جامعه بهائی را از هرگونه کوتهنظری و نابردباری محفوظ میدارد. به برخی از این تعالیم در این مقاله اشاره میرود.
تاریخچه مفهوم تولرانس tolerance
تحوّل واژه تولرانس در اروپا همگام است با تحوّل رابطه دین و سیاست. در جوامع استبدادی و اقتدارگرا، گوناگونی باورها و تحمّل دگراندیشان مسئلهای مشکلساز است. در عهد عتیق و رُم باستان در صورتی اقلّیّتها را تحمّل میکردند که مقام امپراطور را به عنوان قدرتی الهی پذیرفته و مراسم پرستش او را انجام میدادند. مسیحیان که در ابتدای تاریخ دیانتشان در رم باستان تن به چنین پرستشی نمیدادند مورد تعقیب و آزارواذّیّت بودند. در سال ٣١١ میلادی امپراطور رُم گالریوس Galerius فرمان مدارا با مسیحیان را صادر کرد و به تعقیب مسیحیان خاتمه داد. در قرون وسطی حکومتهای مسیحی با یهودیان مدارا کرده ولی مُرتدها و کُفّار را تحمّل نمیکردند. با پیدایش مذاهب پرتستانت در اروپا و بالاگرفتن درگیری مذهبی، مسئله مدارا و شناخت حقوق اقلّیّتها مطرح گشت و با جدائی دین از حکومت، امکانپذیر شد. اوّلین قدم مؤثر در این راه پس از جنگهای سی ساله در اروپای مرکزی و عقد معاهده وست فالیا در نیمه قرن هفده میلادی بود که حق حکومتها را در انتخاب مذاهب خود به رسمیت شناخت. با وجود آنکه از نظر حقوقی در درون حکومتها تغییری ایجاد نگردید.
قدم مؤثّر دیگر در این راه آزادی و به رسمیت شناختن مذاهب در ایالتهای شرقی امریکای شمالی بود که منجر به مهاجرت بسیاری از فرقههای مسیحی از اروپا به امریکا گردید. چندی بعد در اعلامیه استقلال ایالات متّحدهء امریکا، آزادی انتخاب دین اعتبار حقوقی یافت. در این دوران مسئله مدارا وبردباری در برابر فرقهها و مذاهب گوناگون مورد بحث فلاسفه بود. متفکّر انگلیسی جان لاک John Lock کتاب خود را تحت عنوان "نامهای در باره مدارا" در سال ١۶٨٩ با نام ناشناس به زبان لاتین منتشر ساخت. در عصر روشنگری در قرن هجده میلادی نویسندگان متعددی از جمله لسینگ Lessing فیلسوف و منتقد ادبی در آلمان مدارا را در خلال آثار خود مطرح ساخت. همزمان با آن ولتر Voltaire متفکّر فرانسوی به دفاع از آزادی بدون قید و شرط مذاهب و عقاید پرداخت. در قرن نوزده میلادی گوته Goethe شاعر و متفکّر آلمانی واژه مدارا به عنوان تحمّل دگراندیش را مفهومی گذرا نامید و خواهان آن شد که فراتر از مدارا باید عقاید دیگران را به رسمیت شناخت. با شناخت حقوق فردی، مسئله مدارا از حیطه دین و مذهب به روابط افراد با یکدیگر بسط داده شد.
در جوامع اسلامی مدارا تنها در برابر ادیان اهل کتاب مجاز شناخته شده بشرط آنکه به حکومت اسلامی جزیه یعنی مالیات و خراج بپردازند و تنها در این صورت جان و مالشان حفظ میگردد. آنان که جزء اهل کتاب نباشند در شریعت اسلام رسمیت نداشته و حقوقی به آنها تعلّق نمیگیرد.
پس از جنگ جهانی دوّم با تدوین قانون اساسی دموکراتیک در کشورهای غربی که بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر پایهگذاری شده، آزادی ادیان و مذاهب و گروهها و افراد در انتخاب باورهای شخصی و حق تشکیل اجتماعات و ادای مراسم مذهبی و همچنین حق تأسیس انجمنها و احزاب تا حدّی که در تعارض با قانون اساسی دموکراتیک نباشد تضمین گردید. با وجود پیشرفتهای بسیار در زمینه حقوق فردی باید اذعان نمود که ضمانت حقوقی در این جوامع منجر به ترک تعصبات دینی و نژادی و جنسیتی بطور کامل نگردیده و بحث مدارا و قبول دگراندیشان و شناخت حدّ و مرز رواداری همچنان در رسانهها مورد بحث است.
مدارا از دیگاه تعالیم بهائی
یکی ازعلل اصلی اختلافات دینی وجنگهای مذهبی در تاریخ ادیان برتری جوئی و فرق گذاشتن بین افراد مؤمن و غیر مؤمن است. پیروان ادیان هریک تصویری از کافر و مشرک و مرتد و یا بعبارتی از دشمن دگراندیش خود ترسیم کرده و آنرا وسیله تبعیض و خشونت قرار میدهند. دراین زمینه تعالیم بهائی عواملی را که موجب تبعیض و دشمنی گشته از میان برداشته و فرهنگ نوینی را بنیان میگذارد که در آن مسئله فرق گذاشتن بین آشنا و بیگانه بکلّی از میان برداشته شده. مهمترین مانع مدارا در جوامع وجود تعصّبات و تقالید یا اعتقادات کورکورانه است. تعصّب به هر گونهای که مطرح گردد، دینی، نژادی، جنسیتی و غیره در آئین بهائی نفی شده. بهائیان خود و فرزندان خود را برای جامعهای بری از تعصّب و کینهورزی و دشمنی تربیت میکنند. در آثار بهائی به تکرار بر ترک تعصّبات به عنوان یکی از تعالیم اصولی تأکید میشود. بفرموده حضرت عبدالبهاء:
"از جمله اساس بهاءاللّه ترک تعصّب وطنی و تعصّب مذهبی و تعصّب جنسی و تعصّب سياسی است. زيراعالم بشر به مرض تعصبب مبتلا شده و اين مرض مزمن است که سبب هلاک است. جميع اختلافات و جنگها و نزاعها و خونريزیها سببش اين تعصّب است. هر جنگی که میبينيد يا منبعث از تعصّب دينی است يا منبعث از تعصّب جنسی يا منبعث از تعصّب وطنی يا تعصّب سياسيست. و تا اين تعصّبات موجود عالم انسانی آسايش نيابد. لهذا حضرت بهاءاللّه ميفرمايد اين تعصّبات هادم بنيان عالم انسانی است..." (خطابات جلد ١ ، صفحه ١۵٨)
اصول دیگری که مدارا و فراتر از آن شفقت و بردباری را چه در برابر دگراندیشان و چه در درون جامعه بهائی تقویت میکند عبارتند از:
تضمین آزادی وجدان – طبق اصول اعتقادات بهائیان، اوّل وظیفه هر انسانی جستجوی حقیقت و انتخاب باور شخصی خود است. این تعلیم از سوئی دخالت مراجع بهائی را در انتخاب دین افراد و تحمیل عقاید به دیگران پیشگیری میکند و از سوی دیگر نشانگر وظیفه و مسئولیت انسانها در قبال باورهایشان است. حضرت بهاءالله میفرمایند:
"به حجاب نفس خود را محتجب مسازيد چه که هر نفسی را کامل خلق نمودم تا کمال صُنعم مشهود آيد پس در اين صورت هر نفسی بنفسه قابل ادراک جمال سبحان بوده و خواهد بود چه اگر قابل اين مقام نباشد تکليف از او ساقط..." (مجموعه الواح مبارکه ، چاپ قاهره ، صفحه ١٨۶ )
برداشتن حکم امر بمعروف و نهی از منکر- بر طبق اعتقادات بهائی هیچ فردی حق تحکیم و امر به دیگری را ندارد. امر به معروف و نهى از منکر مسئلهای درونی و وجدانیست. هر فردی موظّف است در درون خود نفس امّاره خویش را مهارکرده و به معروف امر و از منکر نهى نماید. امر به معروف و نهى از منکر را تنها خداوند به بشر ابلاغ میکند نه بشر به بشر.
مشورت و تصمیمگیری جمعی و نهی از اقتدارگرائی فردی- تصمیمگیری از دیدگاه تعالیم بهائی بر اساس همکاری و نفع همگانیست. شرکت کنندگان در مشورت بهائی موظّفند نظریات خود را با کمال آزادی و شفافیت بیان کنند و چنانچه نظر مخالفی ابراز شد اعتراض ننمایند و هدف را خیر عمومی قرار دهند نه امیال شخصی.
نهی از مجادله در قول و اعمال خشونت و جنگ وجدال – منش بهائیان در هر زمینهای باید صلحآمیز و با ملایمت توأم باشد. این بیان حضرت بهاءالله بطور مختصر و گویا اصول روش بهائیان را نشان میدهد: "طوبی از برای نفسی که بشنود و نگويد. اگر نيکوئی از کسی بينند به مکافات قيام کنند. اگر ضرّی مشاهده کنند صبرنمايند و بخدا گذارند. ضرب و شتم و جنگ و جدال و قتل و غارت کار درندههای بيشهء ظلم و نادانی است. اهل حقّ از جميع آن مقدّس و مبرّا." (آیات الهی، جلد ١ صفحه ٣۶٧) و در جای دیگر: " كل عباد را به نصايح مشفقه نصيحت نموديم كه احدی متعرض احدی نشود و نفسی با نفسی مجادله ننمايد" (امر و خلق ، جلد ٣ ، صفحه ١٩٢)
مسئولیت فردی و نهی از مداخله در مسائل شخصی دیگران – شناخت ارزش انسان بعنوان فردی مستقل و دارای فکر و رأی شخصی یکی از پدیدههای عصر مدرن است که در تعالیم بهائی نیز منظور گردیده. در مسائل و احکام فردی هر شخصی در برابر پروردگار مسئول رفتار خویش است. اهل بهاء از اعتراض بیکدیگر منع شدهاند. بفرموده حضرت بهاءالله درلوح سلمان : "ای سلمان بر احبای حق القا كن كه دركلمات احدی به ديده اعتراض ملاحظه منمائید بلكه به ديده شفقت و مرحمت مشاهده كنيد مگر آن نفوسی كه اليوم در رد الله الواح ناريه نوشته." (مجموعه الواح مباركه ، چاپ قاهره ، صفحه ۱۵۳)
نظرگاه بهائی : فراسوی مدارا
مدارا بمعنی تحمّل دگراندیشان، خشونت و تبعیض حقوقی را در جامعه از میان برمیدارد ولی چنانچه تاریخ نیمقرن گذشته نشان میدهد تعصّب و تکبّر و برتریجوئی و سایر مشکلات اخلاقی را حل نمیکند. مدارا جدل و ستیز را پیشگیری میکند ولی قادر نیست قلوب را به یکدیگر نزدیک ساخته و دوستی و اُلفت را به پیش برد. تعالیم بهائی فراتر از مدارا و بردباری هدف نهائیش ایجاد اُلفت و محبّت بین ابناء بشر است، بدون توجّه به تفاوتهای موجود. حضرت عبدالبهاء صریحاً مدارا یعنی تحمل دیگری را کافی ندانسته و هدف این آئین را از میان برداشتن دشمنی میدانند:
" از جملهء تعاليم حضرت بهاءاللّه اينست که انسان بايد در جميع شئون و احوال سماحت (جوانمردی، بخشش) داشته باشد دشمن را دوست شمرد و بدخواه را خيرخواه بداند نه آنکه دشمن را دشمن بداند و مدارا نمايد و مبغض را مبغض بداند و حسن اخلاق بنمايد. ميفرمايد اينگونه عمل نمودن تزوير است حقيقت ندارد بلکه شما بايد دشمن را دوست ببينيد و بدخواه را خيرخواه بدانيد و به اين دستورالعمل معامله کنيد يعنی محبّت و مهربانی و خيرخواهی شما حقيقی باشد نه مدارا زيرا مدارا بيک درجه تزوير است" (خطابه حضرت عبدالبهاء در شهر اوکلند در کاليفرنيا در جمع احبّاء در ٣٠ اکتبر ١٩١٢ نقل از کتاب "بهاءالله و عصر جدید" صفحه ٩٨)
هدف تربیت بهائی تنها مدارا بمعنی تحمّل دیگری نیست بلکه خیرخواهی و مهربانی به همنوع است:
"در نزد کلّ ثابت و مبرهن گرديده که بهائيان خيرخواهند و با جميع احزاب بینهايت مهربان از نزاع و جدال بيزارند و از تعصّب و غرض در کنار. ای ثابت بر پيمان با جميع اقوام به جان و دل مهربان باشيد و با کل احزاب در نهايت خير خواهی از دل و جان بکمال صدق محبّت نمائيد نه مدارا. همدم بيگانه و آشنا گرديد و همراز هر بيچاره و آواره. خاطری نيازاريد و کلمه سوء بر زبان مياريد اگر از کسی فضائل عالم انسانی و سلوک در رضای الهی مشاهده کنيد تمجيد کنيد و الّا صمت و سکوت اختيار نمائيد. اين است روش اهل بهاء" (مكاتيب حضرت عبدالبها - جلد ۴: صفحه ۴۳)
در یکی از مکاتیب خود حضرت عبدالبهاء وظیفه اکثریّت یا آشنایان را در قبال اقلّیّت خصمانه چنین بیان می کنند:
"فرض نمائيم که اگر اهل شهری جميع آشنا گردند و بيگانه معدودی قليل و در نهايت عداوت و بغضا، با وجود اين ياران آشنا را محبّت بايد و مدارا شايد که نهايت رعايت مجری دارند و چشم از خطا بپوشند و بر عطا بيفزايند اينست نصوص الهيّه و مادون آن لاينبغی لأهل العرفان ع ع "( مكاتيب حضرت عبدالبها- جلد ۴: صفحه ۳۱)
مدارا و مراعات حقوق دیگران در آثار بهائی تنها توصیهای وجدانی و اخلاقی نیست بلکه وظیفهای حقوقیست. حضرت ولی امرالله در لوحی خطاب به احبّای ایران و شرق لزوم رعایت حقوق افراد را چنین بیان میفرمایند:
" و در ختام انظار ياران ممتحن پرعشق و وفای حضرت عبدالبهاء را به اين امر مهمّ و لازم منعطف نمايم و باين نکته متذکّر دارم و آن مواظبت و دقّت تام در حفظ حقوق مدنيّه شرعيّه شخصيّه افراد است از هر سلک و طائفه و نژاد و عقيده و مقامی. در اين مقام امتياز و ترجيح و تفوّق جائز نه..." (مائده آسمانی جلد ۶ صفحه ١۴)
نظر خود را بنویسید