×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

حکومت عادل و حضرت بَهاءُالله
1396/05/23

حکومت عادل و حضرت بَهاءُالله (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۲۵ آپریل۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

ما در دورانی زندگی می کنیم که عدم اعتماد مابین آحادِ جامعه و مؤسّساتِ حکومتی دائماً زیاد می شود. نفوس عادی جامعه در پی یافتن جواب سؤالاتی هستند که چرا حکومت ها قادر به حاکمیّت نیستند ـ گرچه مؤسّسات دولتی صادقانه سعی می کنند با این افرادی که تحت تأثیر چنین عقایدی هستند در تماس بوده و رضایتشان را به دست بیاورند. باید دید که حضرت بهاءالله چه شرایطی را برای حکومت خوب و عادل لازم می دانند؟

حضرت بهاءالله در دوران حیات خویش تحت حکومتی سلطنتی زندگی کردند. تجربیات شخصی حضرتشان عبارت بود از ستمِ مطلق ـ که شامل زندانی و تبعیدی غیرعادلانه بود. حکومت عادل یکی از اَوامِر و دستورات اکید حضرت بهاءالله می باشد که در آثارشان نازل شده.

«یا مَعشَرَ المُلوکِ اِنّا نَراکُم فیٖ کُلِّ سَنَةٍ تَزدادُونَ مَصارِفَکُم وَ تَحِملوها عَلَی الرّعیّةِ اِنْ هذا اِلّا ظلمٌ عَظیمٌ. اِتَّقُوا زَفَراتِ المَظلومِ وَ عَبَراتِهِ وَ لا تَحمِلوُا عَلَی الرَّعیَّةِ فَوقَ طاقَتِهِم وَ لا تَخرِبُوهُم لِتَعمیرِ قُصُورِکُم اَنِ اخْتارُوا لَهُمْ ما تَخْتارُونَهُ لِاَنْفُسِکُم. کَذلِکَ نُبَیِّنُ لَکُم ما یَنْفَعُکُم اِنْ اَنتُم مِنَ المُتَفَرِّسینَ اِنَّهُم خَزائِنُکُم اِیّاکُم اَنْ تَحْکُمُوا عَلَیْهِم مٰا لٰا حَکَمَ بِهِ اللهُ وَ اِیّاکُم اَنْ تُسَلِّمُوها بِاَیْدِی السّارِقینَ. بِهِمْ تَحْکُمُونَ وَ تَأکُلُونَ وَ تَغلِبُونَ وَ عَلیْهِمْ تَسْتَکْبِرُونَ اِنْ هذا اِلّا اَمْرٌ عَجیبٌ.» (۳) [مضمون به فارسی: ای گروه پادشاهان بدرستی که ما می بینیم در هر سال مصارفتان را زیاد می کنید و آن را بر رعیّت و مردم حمل می کنید. این نیست مگر ستمی بسیار بزرگ. بترسید از آه و ناله ها و اشک های مظلومین و بر مردم فوق طاقتشان حمل نکنید و ایشان را برای آباد کردنِ قصرهایتان خراب نکنید. برای مردم آنچه را که برای خود می پسندید اختیار کنید. این چنین برای شما آشکار می کنیم آنچه را که به شما نفع می رساند اگر از افراد دقیق و زیرک باشید. بدرستی که رعیّت و مردم گنجینه های شما هستند مبادا بر ایشان چیزی را حکم کنید که خداوند به آن حکم نفرموده است و مبادا ایشان را به دستِ سارقین دهید. شما پادشاهان و فرمانروایان به واسطۀ مردم و رعیّت حکم می کنید و می خورید و پیروز می شوید و در عین حال بر ایشان تکبّر می ورزید. این نیست مگر امری عجیب.]

«از ظلم دست خود را کوتاه نمائید.» (۴)

با توجّه به سیستم و دستگاه های حکومتی، حضرت بهاءُالله سیستم حکومتی جمهوریت را مناسب می دانند ولی سلطنتِ مشروطه را ترجیح می دهند.

«اگر چه جمهوریّت نفعش به عمومِ اَهلِ عالَم راجع، ولکن شوکتِ سلطنتْ آیتی است از آیاتِ الهی، دوست نداریم مُدُنِ عالَم از آن محروم ماند.» (۵)

گرچه تعدادی از کشورها دارای حکومت سلطنتی هستند ولی امروزه حکومت جمهوری در بسیاری از کشورهای دیگر عالم حکمفرماست. کشورهای امریکا و کانادا، فرانسه و اسپانیا، ژاپن و کرۀ جنوبی کشورهایی هستند که در همسایگی خویش هرکدام یکی از دو سیستم های حکومتی را دارند.

حضرت بهاءالله همکاری اعضاء جامعه با دولت های متبوع خویش را نشانۀ «بلوغ عالم» محسوب فرمودند:

«از جمله علامت بلوغ دنیا آن است که نفسی تحمّلِ اَمرِ سلطنت ننماید؛ سلطنت بماند و اَحَدی اقبال نکند که وَحدَه [بتنهایی] تحمّل آن نماید. آن ایّام، ایّامِ ظهورِ عقل است ما بینِ بریّه [مردم].» (۶)

یکی از چالش های مهّم در شرایطِ حاضرِ امرِ حضرتِ بَهاءُالله در مورد نحوۀ حکومت این نکته است که دولت ها باید سعی و همّ خویش را بطور کلّی در رفاه جامعه متمرکز نمایند. خطاب به مجالسِ شورا چنین می فرمایند:

«یا اَصحابَ المَجالِسِ هُناکَ وَ فی دیارٍ اُخریٰ تَدَبَّرُوا وَ تَکَلَّمُوا فیما یَصْلُحُ بِهِ العالَمُ وَ حالُهُ لَو کُنتُم مِنَ المُتَوَسِّمینَ. اُنظُرُوا العالَمَ کَهَیکَلِ اِنسانٍ اِنَّهُ خُلِقَ صَحیحاً کامِلاً اِعْتَرَتْهُ الاَمراضُ بِالاَسبابِ المُختَلِفَةِ المُتَغایِرة.» (۷) [مضمون به فارسی: ای اصحاب مجالس در آنجا و در شهرهای دیگر تدبّر و گفتگو کنید در آنچه که عالَم و حال و وضعش بواسطۀ آن خوب و اصلاح می شود؛ اگر از هوشمندان باشید. جهان را مانند یک هیکل و پیکرِ انسانی ببینید بدرستی که صحیح و کامل خلق شد؛ بیماری ها به اسباب مختلف متغایر بر این هیکل عارض شد.]

جهت توضیح این اندرز ـ حضرت بهاءالله عالم انسانی را به هیکل انسانی تشبیه کرده اند ـ مفهومی که در نصّ مبارک زیر بیشتر توضیح داده شده.

«اُنظُرُوا العالَمَ کَهَیکَلِ اِنسانٍ اِعَتَرتْهُ الاَمراضُ وَ بُرْؤُهُ مَنوطٌ بِاتّحادِ مَنْ فیهِ اجْتَمِعُوا عَلیٰ ما شَرَعْناهُ لَکُمْ وَ لاتَتَّبِعُوا سُبُلَ المُختَلِفینَ. تَفَکَّرْ فِی الدُّنیا وَ شَأنِ اُهلِها.» (۸) [مضمون به فارسی: جهان را همچون هیکلِ انسانی بنگرید بیماری ها بر او عارض شده و درمان آن منوط به اتّحاد ساکنین آن است. بر آنچه که آن را برایتان تشریع کردیم جمع شوید و راه های اختلاف جویان را پیروی نکنید. در دنیا و شأن اهل آن تفکّر کن.]

چنین نحوۀ تفکری روابط اساسی حکومت های مردمی را مخاطب قرار می دهد. این «نفوس» چه کسانی هستند که دولت ها باید مورد توجّه قرار دهند؟ مفاهیمی که حضرت بهاءُالله در آثار خویش نسبت به مفهوم «نفوس» ارائه می نمایند بدونِ اِستثنا شامل تمامی نوع بشر می باشد. بیان زیر مجدداً نحوۀ حکومت مردم بر مردم را نسبت به خودِ مردم روشن تر می کند:

«عالَم یک وطن محسوب و مَنْ عَلَی الاَرض [ساکنان زمین] اَهلِ آن» (۹)

نصایح حضرت بهاءالله در تغییر طرز تفکّر در تمرکز نظراتِ دولت بر رفاه جامعه به نفسِ دولت منحصر نمی شود، بلکه اعضاء جامعه هم وظایفی در این زمینه دارند که باید انجام دهند و در بیانی خطاب به آحاد افراد چنین می فرمایند:

« لاتَصْرِفُوا نُقُودَ اَعمارِکُمُ النَّفیسةِ فِی المُشتَهيّاتِ النَّفسِيَّةِ وَ لا تَقتَصِرُوا الاُمورَ عَلیٰ مَنافِعِکُمُ الشَّخصِيَّةِ... تَمَسَّکُوا بِما یَنتَفِعُ بِهِ العالَمُ مِنَ الصَّغیرِ وَ الکَبیرِ وَ الشُّیُوخِ وَ الاَرامِلِ.» (۱۰) [مضمون به فارسی: داراییِ عُمرهایِ نفیس و پُرارزش خود را در خواهش های نفسانی صرف نکنید و امور را به منافع شخصی خودتان بسنده و محدود نکنید... به آنچه که مردم جهان از پیر و جوان و بزرگ و ضعیف از آن منتفع می شوند، چنگ زنید.]

فِی الواقع در تحت چنین بیاناتی خطاب به آحاد نفوس است که می توان کرۀ ارض را به عنوان یک وطن محسوب نمود:

«امروز انسان کسی است که به خدمتِ جمیعِ مَنْ عَلَی الاَرض [همۀ ساکنین زمین] قیام نماید. «حضرت موجود» می فرماید: «طوبیٰ لِمَنْ اَصْبَحَ قائِماً عَلیٰ خِدمَةِ الاُمَم» [مضمون به فارسی: خوشا به حال کسی که قائم بر خدمت همۀ مردم شد.] و در مقام دیگر می فرماید «لَیسَ الفَخرُ لِمَنْ یُحِبُّ الوَطنَ بَلْ لِمَنْ یُحِبُّ العالَمَ. [مضمون به فارسی: فخر از آنِ کسی نیست که وطن را دوست داشته باشد، بلکه از آنِ کسی است که جهان را دوست داشته باشد.] فِی الحقیقة عالم یک وطن محسوب است و مَنْ عَلَی الاَرض [ساکنان زمین] اهل آن.» (۱۱)

وظیفۀ دولت و ملّت است که بطور کلّی در رفاه عالم بکوشند. با این نظریه، «حکومت درست» رقابتی بین گروه هایی مختلف که در پی «منافع» خویش هستند نیست، و یا محلّی برای منافع شخصی افراد نمی باشد. حکومت زمینه ای است برای همکاری افراد و مؤسّسات در بهبودی شرایط عمومی نوع بشر در سطحی دسته جمعی.

مسألۀ حکومتِ عادل همچنین مرتبط است به روابط افراد نسبت به جامعۀ خویش. نباید تصور نمود که نکتۀ ذکر شده در بالا رفاه افراد را غیر قابل اهمیّت می داند. جنبۀ زنده بودن جامعه مانند هیکلی انسانی رفاه هر دو افراد و جامعه را بطور بسیار نزدیکی مانند شبکه ای جدانشدنی به هم مرتبط می نماید. رفاه کلّ نیازمند رفاهِ افراد است و رفاهِ افراد بطور کامل نمی تواند تحقّق یابد در شرایطی که همان افراد متحمّل رنج و درد می باشند.

«و مقصود از اتّحاد و اتّفاق که در کتب انبیاء از قلمِ اَعلیٰ ثبت شده در امور مخصوصه بوده و خواهد بود، نه اتّحادی که سبب اختلاف شود و اتّفاق به آن علّت نفاق گردد؛ این مقامِ اندازه و مقدار است و مقام اِعطاءُ کُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ است.» (۱۲)

آنچه را که حضرت بهاءالله در مورد گرایش به سمت رفاه دسته جمعی بیان فرمودند از اهمّیّت بسیار خاصّی برخوردار است ـ مؤسّساتِ اِلهی که حضرتشان در سطح محلّی و بین المللی مستقر فرمودند وظیفۀ مشترکی در مورد رفاه بشری دارند. خطاب به بیوتِ عَدل (محافل روحانی محلّی) که در سطح شهرها تشکیل می گردد چنین می فرمایند:

«قَدْ کَتَبَ اللهُ عَلیٰ کُلِّ مَدینَةٍ اَنْ یَجعَلوا فیها بَیتَ العَدلِ وَ یَجتَمِعَ فیهِ النُّفوسُ عَلیٰ عَدَدِ البَهاءِ... وَ یَنبَغی لَهُم اَنْ یَکونوا اُمَنآءَ الرَّحمنِ بَینَ الاِمکانِ وَ وُکلاءَ اللهِ لِمَنْ عَلَی الاَرضِ کُلِّها.» (۱۳) [مضمون به فارسی: به تحقیق که خداوند بر هر شهری نوشت که در آن بیت العدلی قرار دهند و در آن نفوس به عدد بهاء [بهاء به حساب ابجد 9 می شود؛ یعنی به تعداد نُه نفر] مجتمع گردند... بر این اعضاء بیت العدل شایسته است که اُمنایِ خداوندِ رحمن بینِ عالمِ امکان و وکلای خدا برای همۀ اهل کرۀ زمین باشند.]

در سطح بین المللی هم حضرت بهاءالله خطاب به بیتُ العدلِ اَعظم ( مؤسّسه ای بین المللی مسؤول امور جامعۀ جهانی بهائی) چنین بیان می فرمایند:

«... باید در جمیع احوال به مَصالحِ عِباد ناظر باشند. طوبیٰ لِاَمیرٍ اَخَذَ یَدَ الاَسیرِ وَ لِغَنیٍّ تَوَجَّهَ اِلَی الفَقیرِ وَ لِعادِلٍ اَخَذَ حَقَّ المَظلومِ مِنَ الظّالِمِ وَ لِاَمینٍ عَمِلَ ما اُمِرَ بِه مِنْ لَدُنْ آمِرٍ قَدیمٍ.» (14) [مضمون به فارسی: خوشا به حال امیری که دست اسیر گیرد و خوشا به حال ثروتمندی که به فقیر توجّه کند و خوشا به حال عادلی که حقِّ مظلومی را از ظالمی بگیرد و خوشا به حال امینی که عمل کند به آنچه که از جانب [خداوندِ] امرکنندۀ قدیم به آن مأمور شده است.]

با توجّه به دیگر بیانات و آثار حضرت بهاءالله و با توجّه به روابط نزدیکی که تمامی تعالیم حضرتشان داشته مطلب حکومت عادل هنوز مطلبی ناتمام مانده است.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۹ نویسنده می باشد.
(۲). مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). الواح نازله خطاب به ملوک و رؤسایِ اَرض، صفحۀ ۱۳۷ و ۱۳۸.
(۴). کلمات مکنونۀ فارسی، شمارۀ ۶۴.
(۵). مجموعه ای از اَلواحِ جَمالِ اَقدَس اَبهیٰ [حضرت بهاءالله] که بعد از کتاب اقدس نازل شده، لوح مبارکِ بشارات، صفحۀ ۱۵.
(۶). کتاب اَقدَس، یاداشت ها و توضیحات، شمارۀ ۱۹۴.
(۷). رسالۀ اِبنِ ذِئب، صفحۀ ۴۳.
(۸). ایضاً صفحۀ ۳۹.
(۹). مجموعه ای از اَلواح جمال اقدس اَبهیٰ که بعد از کتاب اقدس نازل شده، لوح مبارک مقصود، صفحۀ ۱۰۱.
(۱۰). ایضاً صفحۀ ۸۱.
(۱۱). ایضاً صفحۀ ۱۰۱.
(۱۲). ایضاً.
(۱۳). کتاب مستطابِ اَقدَس، بند ۳۰.
(۱۴). مجموعه ای از اَلواح جمال اقدس اَبهیٰ که بعد از کتاب اقدس نازل شده، لوح مبارک کلماتِ فردوسیه، صفحۀ ۳۸.

نظر خود را بنویسید