×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

بازهم هويدا !!
1385/11/27

نام هویدا چه قبل از انقلاب وچه بعد ازآن همواره درجهت مخالفت با دین بهایی بر سرزبان عالم وعامی بوده، واكثرنفوس از هردودسته به بهانه ی بهایی دانستن او و با استفاده از افكارضد رژیم پهلوی ِ پس از انقلاب، سعی كرده اند دین بهایی وجامعه ی روبه رشد آنرا فاسد و باطل وخائن و وابسته به بیگانگان قلمدادكنند. ازعجایب آنكه باوجوداینكه جامعه ی بهایی بارهابه این اتهامات پاسخ های متقن داده ولی هنوزهم به خاطرغلبه ی بیماری مزمن تقلید و نبودن وسعت نظر و روحیه ی تحقیق واقعی ومنصفانه وكامل، اتهامات مزبوردرمقالات ونوشته ها وردیه ها علیه دین بهایی تكرار می گردد. بنده دراینجا نمی خواهم آن پاسخ ها را تكرار نمایم، چه كه خوشبختانه، علاوه بر اهل بها، اقلیتی ازنویسندگان عزیز هموطن نیز سعی كرده اندمنصفانه ومحققانه دراین موارد بنویسند(به عنوان نمونه رجوع شود به كتاب"نخست وزیران ایران"،ازاحمدعبدالله پور، نشركانون انتشارات علمی،چاپ 1،پاییز1369،ص 238 ) وروشن سازندكه هویدا علیرغم اینكه پدربزرگش بهایی بوده، ولی خود اوبهایی نبوده وپدرش نیزكه بهایی زاده بوده، ازدین بهایی خارج شده، حتی به مخالفت با آن وجامعه ی بهایی پرداخته اند، و غیربهایی هم ازاین عالم رفته اند!!
اما آنچه دراینجا مایلم به آن پاسخ ها اضافه نمایم درارتباط بامطالبی است كه درباره ی پدرهویدا یعنی حبیب الله عین الملك، نوشته شده است. ازجمله آقای ابراهیم ذوالفقاری درمقاله ای ناقص وناتمام، باعنوان «تبارهویدا»، مندرج درفصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات وپژوهشهای سیاسی، سال سوم، شماره دهم،زمستان 1384، چاپ لیلا، صص: 183-167 ، بدون تحقیق كامل وباهمان روش های كلیشه ای تكراری معمول بعضی نویسندگان، سعی نموده با بهایی معرفی نمودن پدر هویدا و باذكر اینكه او تا آخر زندگی نیز بهایی باقی ماند و در جهت اهداف دین بهایی با بعضی سیاسیون، ازجمله سیدضیاء الدین طباطبایی ازعوامل كودتای 1299ش وارباب اردشیرجی(ریپورتر ِ موردعلاقه ی محقق بی نظیر آقای عبدالله شهبازی!)، ارتباط داشت ودرروی كارآمدن رضا شاه نقش ایفا نمود، دین بهایی را ساخته ی استعمارانگلیس وبهاییان را وابسته به آن ورژیم پهلوی معرفی نماید!!
بدون هیچگونه اظهار نظری درباره ی نیت امثال نویسندگان مزبور و با قدردانی ازآن دسته از ایشان كه با ناظر دانستن خدای واحد، منصفانه ومحققانه می نویسند، دراینجا به عرض هموطنان عزیزم می رسانم كه برعكس آنچه امثال آقای ذوالفقاری نوشته اند، عین الملك، پدرهویدا، اگرچه زمانی بهایی بوده و«نظربه محبتی كه» حضرت عبدالبهاء به پدراوجناب آقارضا قناد شیرازی داشته اند(همان مقاله،ص175) موردعنایت بوده، اما به علت نافرمانی ازتعالیم بهایی وپیوستن به بی وفایان وعهدشكنان ودخالت دراموراحزاب سیاسی، ازجامعه ی بهایی اخراج شد، وبه حدی ازدین بهایی وجامعه ی آن جدا گردید كه در خاطرات مكتوب وشفاهی موجوداز امیرعباس وفریدون هویدا درباره ی خود و خانواده شان حتی اثری ظاهری یا باطنی ازامربهایی یافت نمی شودكه هیچ بلكه هردوی آنها صریحأ اعتراف هم نموده اند كه بهایی نبوده اند. حال اگرچه به نظر می رسد بهایی نبودن امیرعباس وفریدون برمنصفین روشن شده است، امابعضی سعی نموده اند با مطرح كردن بهایی بودن پدر آنها و بدون اشاره به بهایی باقی نماندن او، این پرونده ی پوسیده را هنوز وصله وپینه كنند تا ملت ایران را چندی دیگر به این قبیل مطالب فرعی ِ دروغین مشغول دارند وبه این وسیله اكثریت ایرانیان عزیزرا ازاصل وحقیقت تعالیم این دین جدید كه درمان دردهای دنیا وایران عزیز است، كماكان بی اطلاع نگهدارند.
دراینجا برای اثبات آنچه تقدیم شد به دوسندكه هردو مربوط به ایام پهلوی است اشاره می نماید تاعلاوه برتأكید بربهایی نبودن امیرعباس هویدا- والبته برادروی فریدون هویدا- مشخص گردد كه پدر او، عین الملك، نیزبهایی باقی نمانده وبنابراین آنچه هرسه ی آنها- چه خوب چه بد- انجام داده اند ربطی به دین بهایی وجامعه ی آن نداردوقضاوت درباره ی ایشان- اگرلازم باشد- برعهده ی ملت عزیز ایران است كه ان شاءالله اگرمحركین بی انصاف به این ملت شریف اجازه دهند، منصفانه وحقیقت جویانه چنین خواهند كرد، «وَ لَیسَ هذا علی الله بِعزیزٍ». وقبل ازدرج دو سند مزبور مذكور می گردد كه تا این مقدار اظهار نظر درباره ی ایشان نیز صرفأ ازجهاتی بوده كه مربوط به جامعه ی بهایی می شده والا همان طور كه عرض شد قضاوت درباره ی جهات دیگرزندگی واعمال واقوال ایشان حیطه ای است كه مربوط به اهلش می باشد.اما دو سند مزبور:
1 - حضرت شوقی ربانی، جانشین رسمی حضرت عبدالبهاء، خطاب به یكی ازبهاییان به تاریخ 14 جون 1932، ضمن بیانی درباره ی فردی با وضع مشابه عین الملك چنین فرموده اند، «آقا...مكلّف به اطاعت واستعفاست والا مانند عین الملك و...مردود و منفصل ازجامعه‌‌‌] ی بهایی[ خواهند بود.»(به نقل ازپاسخ مركزجهانی بهایی، مورخ 6 دسامبر2006 ، به یكی ازبهاییان).
2- جناب اشراق خاوری ازدانشمندان بهایی، در«دائرة المعارف بهایی» زیرعبارتِ «ای سلیل حضرت شهید عزیز عبدالبهاء» درباره لوح جناب عزیزالله خان ورقا توضیح می دهند وچنین می نویسند : «در همین لوح است که حضرت عبدالبهاء جَلَّ ثَنائُهُ درباره ی پسر مرحوم آقا رضا قناد شیرازی یعنی حبیب الله عین الملک به جناب عزیزالله ورقا سفارش فرموده اند که هر طور است برای او در طهران کاری پیدا کند و جناب ورقا هم اقدام فرمود و حبیب الله مشغول کار شد و در وزارت خارجه کاری به او دادند و مدتی هم در بیروت در قونسولخانه ایران مشغول به کار بود و در همان ایام، بی وفایی به مرکز میثاق کرد و با ناقضین متحد شد و مطرود و مخذول گردیدو گمنام بمرد و امروز پسرش امیر عباس هویدا نخست وزیر ایران است و از آغاز صدراعظمی خود بنای مخالفت و اذیت بهاییان ایران را گذاشت و انواع محنت ومصیبت برای یاران الهی فراهم می کند که مبادا کسی او را بهایی بداند و از مقام و منصب خود بر کنار شود ؛ با اینکه ابداً بهایی نیست بلکه دشمن امرالله است . به هر حال عجالةً که دوران جولان او در میدان ریاست و سیاست است تا کی قهر الهی او را فرو گیرد.اِنَّما نُملی لَهُم لِیَزدادُوا کُفراً ...» [= مهلت نمی دهیم ایشان را مگر برای اینکه زیاد کنند کفر را – یعنی در کفر خود فروروند و به عذاب الهی دچار شوند . این جمله مضمون آیهء مبارکهء 172 سوره آل عمران، قران مجید است].
به امیدروزی كه ملت عزیز ایران آزادانه ومنصفانه درتاریخ وتعالیم بهایی تعمق فرمایند وخودحقایق رابه چشم خود ببینند،ودرقضاوت درباره ی جامعه ی هموطنان بهایی خود همان پسندند كه درباره ی خود می پسندند.الحمدلله كه این حركت مبارك شروع شده و ایرانیان عزیزبه تدریج پی برده اندكه امربهایی «چه چیز نیست» واینك باید دریابند كه این آیین جدید آسمانی«چه چیز هست».
فدای ایشان

نظر خود را بنویسید


خوب يا بد، بهائي نبود

جمشيد
ارسال شده در : 1386/3/29

دوست عزيز، شماازكساني كه تاريخ دين وسياست خودرا، كه ازهم جدايشان نمي دانند، تحريف مي كنند، چه توقعي داريد؟!! نويسندگان مسلمان ديگري هويدا رابهائي ندانسته اند، اما هنوزامثال آقاي ذوالفقاري اصراربرمنحرف كردن افكارازموضوعات اساسي دارند!!! درجهت تصديق آنچه نوشته ايد، دركتاب" بازيگران سياسي عصر"، ازناصرنجمي، نشرانيشتين، سال 1373، ص422چنين نوشته:" جمعي ازآگاهان راعقيده براين است كه پدرهويدا يعني عين الملك به اصرار همسرش، مادرعباس وفريدون هويدا برادر اميرعباس دست ازبهائيگري كشيد. به هرحال مادرهويدا به طور مسلم دراين فرقه عضويت نداشت وبا شوهرش همواره اختلاف سليقه ومشرب داشت واميرعباس هويدا نيزگاه وبيگاه كه سخن ازاين مقوله مي رفت، انتساب خويش رابه بهائيان تكذيب وانكارمي كرد." ملاحظه مي فرماييد. درهمين كتاب نوشته هويدا به 5 زبان تكلم مي كرد. بهائيان صرف نظرازتحصيلات وزبان داني وسايرمقامات وي هرچه كه بوده ، به صرف حقايق ديني وتاريخي مستند، اورابهائي نمي دانند. چه خوب چه بد، وي بهائي نبوده!

جاافتاده ازمطلب فوق

حامد
ارسال شده در : 1386/3/26

مطلب آقاي ذوالفقاري دربازتاب مورخ 8خرداد1386مي باشد.

بازهم"بازهم هويدا"!!!

حامد
ارسال شده در : 1386/3/26

حيرت اندرحيرت آمدزين قصص.آقاي ابراهيم ذوالفقاري دوباره درسايت "بازتاب" مطلبي تحت عنوان" هويدا وبهائيت" نوشته اندوهمان حرف هاي غيرمستدل رادربارهءبهائي بودن هويدا نوشته اند.نمي دانم مطلب فوق راخوانده انديا نه! ولي انشاءالله آن رابخوانندوديگراين سناريوي كهنه وپوسيده راادامه ندهند. همچنين درهمين سايت "نقطه نظر"پاسخ ويژه نامهءجام جم رابخوانندتا دست ازتحريف تاريخ بردارند.باندمورخين آقاي شهبازي وحقاني وروحاني به جائي نرسيدندودروغ هاي " ظهوروسقوط سلطنت پهلوي" ايشان دربارهء بهائيان پوچ شد.آيا وقت عبرت نيست؟!! آيا نمي دانندبعضي محققين ونويسندگان منصف اين مرزوبوم كه بهائي هم نيستند، شروع به رسواكردن مورخين معلوم الحال كرده اند؟!!كذب چندموردجديدمطروحهءايشان كه توسط مورخين منصف وحق جوقبلاً چنان برملا شده كه نيازي به جواب ندارد.ازكي تاحالا اسنادمنتسب به ساواك كلاً راست ودرست انگاشته شده؟!!راستي فرخ روپارسا طبق كدام اسنادساواك بهائي ذكرشده؟!!بهائيان كجاخودرافرقه ناميده اندكه سندشما دومينش باشد؟!!....پيشنهادآنكه امثال آن عزيزعلاوه برزيارت وتعمق درآيات قران راجع به كذب وتهمت وافترا، نگاهي هم به روش تحقيقات تاريخي درمنابع مربوطه بفرمائيد. ضررراازهرجا متوقف كنيدبهتراست.پيشنهادآنكه زحمت بكشيد وكتابي مستندباارائهء همهءاسنادمربوطبه هويدا بنويسيدتابلكه خودتان متوجه اشتباهات وحشتناك خودبشويد. نمي دانم آيا سايت بازتاب دربارهءانعكاس هرراست وكژ درخودفكروتعمق كرده يا صرفاً سياستش درج هرآنچه كه نوشته شده مي باشد؟!خدا وقتي كه روي دكمه هاي كي بورد مي زنيم مارانگاه مي كند!اتقواالله ويعلمكم الله! قربان شما كه ناخواسته سبب رشدوآگاهي ملت عزيزايران درخصوص حقانيت دين بهائي هستيد. تعرف الاشياءباضدادها!