×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

تهدید و ارعاب و عتاب و خطاب به وکلای مدافع
1387/06/18

از تازه ترین ترفندهای بنیادگرایان و بهائی ستیزان یکی انیست که معدودی از وکلای با شهامت را که علی رغم جوّ فشار و اختناق حاکم با انگیزۀ توجّه و عنایت به حقّ و عدالت قدبرافراشته و از حقوق مسلوبۀ بهائیان مظلوم دفاع کرده اند را به پیروی از دیانت بهائی منتسب سازند و بدین طریق به گمان واهی خویش از اعتبار آنان بکاهند و احیاناً ایشانرا از ادامۀ این کار منصرف سازند.

 نمونۀ روشن این روش ناجوانمردانه انتشار شایعات بی اساس در رسانه های گروهی و از آنجمله کیهان تهران که در واقع سخنگوی مقامات دولتی ایران است دائر بر اینکه کانون مدافعان حقوق بشر عضو برجستۀ آن خانم شیرین عبادی برندۀ جایزۀ نوبل به "بهائیت" تمایل دارد و دخترشان نیز بهائی شده است! هرچند وی شخصاً این شایعه را تکذیب کرده و حتّی در نطق خود در هنگام پذیرش جائزۀ نوبل خود را فردی مسلمان معرفی کرده است لکن بعید بنظر می رسد که شایعه پراکندگان دست از این گفتار و تهدید و ارعابها بردارند بامید آنکه صدای رسای مدافعین حقوق بشر را خاموش کنند و آنانرا بکنج انزوا بیاندازند.

 کسانیکه با تاریخ یک قرن و نیم گذشتۀ ایران آشنایند شاید بخاطر آورند که این شیوۀ ناجوانمردانه در دوران سیاه حکومت قاجار در اوائل پیدایش نهضت بابی و بهائی نیز دست آویز حاکمان و روحانیون آنزمان بود که هرکس را که قصد آزار و یا بی اعتبار کردن داشتند به بابیگری متهم می کردند و دیگر وی نه مصونیت جانی داشت و نه اموالش و اهل و عیالش از دست ظالمان و غاصبان در امان بود. با این بیان که "ایّهالّناس بگیرید که "یارو" بابی است عملش هم عمل قلاّبی است!" چه بسا نفوسی را بحقّ و ناحقّ گرفتند و بزندان افکندند و یا از هستی ساقط نمودند.

 در مورد کانون مدافعان حقوق بشر در ایران آنچه موجب رنجش "حضرات بهائی ستیزان و متعصبین گردیده یکی اینست که به یک جوان دانشجوی بهائی که فقط به علّت بهائی بودن از تحصیلات عالیۀ دانشگاهی محرومش کرده اند اجازه داده شده که چند دقیقه در آن مجمع سخن بگوید و از ظلم فاحشی که در مورد او روا داشته اند زبان به شکایت بگشاید. همین و بس! در قاموس آن گروه ضد بهائی صِرف حضور یک جوان بهائی و بیان واقعیت های عینی و محرومیت های جامعۀ بهائی در آن کانون "گناه کبیره" محسوب می شود نه او حقّ گفتار و شکوه دارد و نه کانون مدافعان حقوق بشر مجاز به دعوت و شنیدن مطالب مطروحه را دارند. بنابراین با بکاربردن "برچسب" بهائی به مسئولان کانون به خیال واهی خویش قصد دارند ایجاد رعب و وحشت کرده و ایشانرا از اقامۀ مدافعات مظلومان باز دارند.

 آیا اینست مفهوم "عدالت" و "مهرورزی" که رهبر جمهوری اسلامی در بیانات خویش در مجامع و همایش های مختلف از آن یاد کرده و ستوده اند؟

و امّا مسألۀ ایمان و اعتقادات معنوی جنبۀ شخصی دارد و کسی را نمی توان بجرم باورهای مذهبی محکوم ساخت. داوری در مورد حقّانیت یا عدم حقّانیت یک عقیده نیز با خداست و نه با نویسندۀ یک روزنامه و نشریۀ سیاسی. باکمال تأسّف کیهان تهران در شمارۀ 189153 و بتاریخ یکشنبه 20 مرداد 78 – 10 آگوست 2008 خبر ویژه ای تحت عنوان " شیعه امّا حامی بهائیان" به چاپ رسانده و بکیار دیگر لبۀ تیز حمله را متوجّه خانم عبادی کرده که وکالت 7 نفر از رهبران یا مدیران جامعۀ بهائی ایران را که در بازداشتگاه در زندان اوین بسر می برند پذیرفته است. این بار نحوۀ استدلال و حمله به ایشان جنبۀ کلامی و عقیدتی گرفته و نویسنده با تعجب می پرسد چگونه شخصی (عبادی) که به شیعه بودن خـود و خانواده اش افتخار می کند در عین حال دفاع از آن زندانیان بهائی را که اعتقاداتشان "در تقابل کامل با اعتقادات دینی شیعه است قبول کرده است!

 یاللعجب! اگر این استدلال بی پایه را در نزد صاحب نظران و اندیشمندان آزاده که با مقدّمات و بدیهیات حقوق و وظائف وکلا آشنائی دارند مطرح نمایند جملگی بر سخافت و سستی آن تأکید خواهند نمود و این مطلب را خاطرنشان می سازند که وظیفۀ هر وکیل منصف و بی غرضی دفاع از موکلّین از هر دین و آئین است و بعکس نظر نویسندۀ کیهان اعتقاد به دیانت و مذهبی دیگر موجب نخواهد شد که وکیل از انجام تکالیف حرفه ای و قانونی خویش منصرف گردد. ضمناً این خبر ویژه به صراحت نشـــــــان مـــــــی دهد که علّت بازداشت و حبس رهبران بهائی صرفاً بواسطۀ اعتقادات دینی آنان است و نه اتهامات واهی جاسوسی و ارتباط با دول دیگر و همین نکته باعث گرفتاری آنان شده است اینجا است که با مولوی همصدا شده و باید گفت:

چون غرض آمد هنر پوشیده شد                     صد حجاب از دل به سوی دیده شد

جای بسی امیدواری است که بر خلاف گفتار و پندار متعصّبین و بنیادگرایان گروه کثیری از فرزانگان و مردم فرهیخته به حمایت و دفاع از حقّ و حقیقت و تساوی و برابری اقوام و مذاهب ایران پرداخته و رفته رفته حسّ انساندوستی و نوع پرستی و یگانگی بشر و احترام به حقوق مشروع همۀ انسانها در افکار عمومی و دلهای آنان جایگزین عداوت و دشمنی و کینه می گردد.

نظر خود را بنویسید