×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

مخالفت با دانش اندوزی
1385/04/18

مخالفت با دانش اندوزی، موافقت ضمنی با توسعه جهل و نادانی است
محروم بودن جوانان بهائی از تحصیل در دانشگاه های ایران باعث تعجب است و از دید بسیاری از مردم جهان اسباب تأسف و تحسر میباشد .
هیچ منطق و دلیلی برای چنین ممانعت وجود ندارد. محرومیّت های تحصیلی یگ گروه که در بطن جامعه ای زندگی میکنند چگونه میتواند فرجی برای کلّ آن جامعه بشمار آید. یکی از برتری ها و مزایائی که هر دین جامع و کامل دارد تشویق و تحریص مردمان به علم و دانش است زیرا اولاً بدون علم، آگاهی فکری برای انسان حاصل نمی شود. ثانیاً انسان بی سواد و یا کم سواد نمی تواند علت و سبب ارسال پیامبران را دریابد و بپذیرد و تفاوت و در عین حال ارتباطی را که میان دو جنبه مادی و معنوی حیات بشری است تشخیص دهد. آنچه از ادیان برای امروز بجا مانده و در دسترس همگان قرار گرفته است پیامهائی است که هریک از آنان برای دنیای انسان آورده اند و این پیامها در ادوار گوناگون بوسیله افرادی که قادر به نوشتن و فهمیدن بودند به نوعی ثبت و ضبط گردیده است گاه بر روی سنگ و یا استخوان حک شده و یا بر روی پوست حیوانات، و در دوران جدید و پس از اختراع کاغذ بر روی کاغذ نوشته و حفظ گردیده است. چگونه ادیان که برای کل بشریت ظهور نمود ثمرات علم را به گروه خاصی اختصاص داده و گروهی دیگر را از علم و دانش محروم نموده است . منطق اقتضا میکند که برای هر کار دلیلی متقن وجود داشته باشد . آیا دانش اندوزی مغایر با اصول دین است؟ یا مغایر با فضیلت انسانی است؟
اداره هر جامعه مسؤولیت کلی است. هیچ فردی از افراد یک جامعه از نظر حکومت مستثنی نمی تواند باشد . افراد حکم اعضاء بدن هر جامعه اند. هر قدر اعضاء این بدن از قدرت و مقاومت سالم بر خوردار باشند تأثیر عمومی در بقیه اعضاء، و مآلاً در تمام بدن دارند.
یکی از افتخارات ملل در دنیای قرن بیست و یکم، وجود مردم تحصیلکرده و آگاه و دانشمند است. صرف نظر از این که هر یک از آنان تا چه حد میتوانند در پیشبرد و پیشرفت جامعه خود مؤثر باشند. تأسیس هزاران مؤسسه تحصیلی در کشورهای جهان سوم نشان میدهد که ملت های عقب مانده نیز دریافته اند تنها با تجهیز فکری و علمی مردم خویش قادر خواهند بود در دنیای صنعتی و علمی کنونی جای پائی داشته باشند و سرافراز گردند و در جریان تحولات سریع همگام گردند. حتی در ممالک مترقی مشاهده میشود ، مسابقه و رقابت شدیدی برای یافتن محصلین با استعداد که در نقاط مختلف مشغول به تحصیل هستند وجود دارد. مراکز و مؤسسات علمی هزینه ادامه تحصیل این افراد را به عهده میگیرند و وجود آنان افتخاری برای آموزشگاه ها محسوب میشود
بنا بر این باید قبول کرد که پرسش نخست سؤالی است منطقی، محروم کردن جوانان بهائی در کشور خودشان ایران واجد کدام دلیل عقلانی است؟

نظر خود را بنویسید