×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

ندای سیمرغ امتحان
1386/06/12

ندای سیمرغ امتحان در ابتدای خلقت خداوند متعال جبرئیل را فرمود به زمین برود و مشتی خاک برگیرد. جبرئیل به زمین آمد اما تا خواست خاک بردارد خاکه به ناله آمد و گفت: از من بگذر و برو. آدمی که از من ساخته خواهد شد مرتکب صواب خواهد شد. به ستایش خدا دست نخواهد برد. زمین را ناپاک خواهد کرد. وقتی به قدرت و مقامی رسید بر همنوعانش ظلم خواهد کرد و ادامه داد و ادامه داد. قلب جبرئیل از این ناله به درد آمد و برگشت. پس خدا میکائیل را فرستاد. اما او هم با دست خالی برگشت و اسرافیل هم. آنگاه خداوند عزرائیل را گسیل کرد. باز خاک به زاری خاست. سوگند خورد. لابه کرد. او از عزرائیل رحم خواست. عزرائیل گفت: ناله تو دلم را به آتش کشید. من هم سنگدل نیستم که از آن سه قبلی هم دل رحم ترم. ولی در کار خدا حکمتهاست که من و تو نمیدانیم و... و در آخر قبضه ای برگرفت و آمد.(مثنوی معنوی، دفتر پنجم) و این اولین امتحان بشر بود که پیش از خلقتش واقع شد. بعد آدم ساخته شد و خدا از روح خودش در او دمید و زنده شد. خدا او را در بهشت منزل داد و برایش جفتی آفرید. حوا. اما باز خواست او را امتحان کند. فرمود: بخورید و بیاشامید؛ اما به شجر ممنوعه نزدیک نشوید و میوه ای نگیرید. اما روح قانون شکن آدم و حوا و حس کنجکاویشان باعث شد از سیب سرخ بخورند و خدا آنها را برای مجازات به زمین فرستاد. آدم در زمین زندگی کرد و بچه دار شد. حوا هابیل را به دنیا آورد و قابیل را. اما امتحانات تمام نشد. قابیل به هابیل حسد ورزید و همخونش را کشت. و این امتحانی بزرگتر برای آدم بود. پس از آدم باز هم امتحانات برای فرزندانش ادامه پدا کرد. پسر و همسر نوح منکر او و نبوت و رسالتش شدند.عموی ابراهیم بتساز بود. موسی دست به قتل برد. یعقوب داغ یوسف را بر دل داشت. یوسف دایماً در معرض شهوات نا معقول زلیخا بود و به خاطر مقاومتش مدت مدیدی زندان را تحمل کرد. ایوب ثروتمندترین مردم در زمان خود بود. اما در اندک مدتی کشتیهایش, مالالتجاره اش، خانه و زندگیش، فرزندانش، و در آخر سلامتیش را از دست داد. به طوری که مردم شهر او را از بین خود مطرود ساختند. اما باز هم استوار ماند و سربلند از آن خارج شد. مردم عیسی ر به علت آنکه او را فرزند نامشروع میدانستند نبوت و پیامبریش را منکر شدند. و در زمان حضرت محمد هم مردم با ولایت حضرت علی امتحان شدند. و زمانی رسید که مردم با قائم و مصلح خود امتحان شدند و دوست را در لباس تازه نشناختند. و امتحانات هنوز هم ادامه دارد. اما علت این امتحانات چیست؟ آیا خدا به سرشت ما آگاه نیست که ما را امتحان میکند؟ نه، هرگز. او به همه چیز آگاه است. پس چرا؟ جواب در وجود خود ماست. امتحان ما را خالص تر میکند همانطور که آتش طلا را. اگر سنگ زخم چکش و تیشه را نپذیرد هرگز تبدیل به یک اثر هنری نمیشود. امتحانات مثل یک غربال است که نیکتر را از نیک ممتاز میکند. در واقع امتحانات وظیفه شناخت ما را به خود ما دارند. چه بسا بسیاری از ما در معرض ابتلا عملی صورت داده ایم که انتظارش را نداشته بودیم. عملی که میتواند اکثر از انتظار ما یا اقل از آن باشد. و تنها در این صورت ما قابلیت واقعی خود را درک میکنیم. و در این قبیل موارد دانشی را کسب میکنیم که راهنمای ما برای زندگی ما خواهد بود. چیزی که ما نامش را تجربه گذاشته ایم. هر چه مقام والا تر و خلوص بیشتری داشته باشیم امتحانات هم به مراتب بزرگتر خواهد بود. یعنی امتحانات ما متناسب با شخصیت خود ماست. هرگز خداوند ما را با امتحاناتی که از پیامبرانش گرفت امتحان نمیکند و هرگز در جواب مردودی چنان نقمت زیادی را بر ما تحمیل نمیکند که بر پیامبرانش روا میداشت. یعنی هرکس برای او عزیز تر باشد بیشتر امتحان میشود: هرکه در این بزم مقربتر است جـام بـلا بیـشتـرش میـدهنـد(حافظ) در واقع ما هر آن فکر کنیم امتحان نمیشویم آن لحظه دقیقاً زمان امتحان ماست. امتحانات همیشه هستند. مراقب باشید.

نظر خود را بنویسید