×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

ديدگاه ديانت بهايي در مورد علماء متدين و نقش آنها در هدايت مردم
1387/07/19

حضرت بهاالله، موسس ديانت بهايي در يكي از آثار خود به نام" لوح دنيا " مي فرمايند:

" يا حزب الله   ، علماي راشدين(متدين) كه به هدايت عباد مشغولند و از وساوس نفس اماره ،مصون و محفوظ، ايشان از انجم سماءعرفان نزد مقصود عالميان محسوب . احترام ايشان لازم . ايشانند عيون جاريه و انجم مضيئه و اثمار سدره مباركه و آثار قدرت الهيه و بحور حكمت صمدانيه ."

و نيز مي فرمايند: " علمايي كه في الحقيقه بطراز علم و اخلاق مزينند، ايشان به مثابه راس اند از براي هيكل عالم و مانند بصرند از براي امم . لازال هدايت عباد به آن نفوس مقدسه بوده و هست."

. در ديانت اسلام،  مردم توجه خاصي به علماء دين خود دارند در ديانت بهايي نيز توجه خاصي به علماء متدين شده است و بر اين اساس مسئوليت زيادي  متوجه علماء است زيرا علماء راشدين يا به عبارت ديگر متدين ، مي تواند باعث هدايت مردم به سوي حق و حقيقت گردد . اگر چه مي توانند عامل ضلالت و گمراهي نيز باشند.اما عالمي هدايت كننده به سوي حق و حقيقت است كه هم به زيور علم و هم به زيور اخلاق ،آراسته  و از وسوسه نفس    اما ره بدور باشد .

"نفس اماره ،مراد نفوس پست اند كه تابع هوي و هوس بوده و بر حسب دستورات مهلكه ، انسان را وادار به كارهاي زشت مي كنند و بالاخره روح انسان را به اعتبار غلبه حيوانيت ، نفس اماره گويند." ( فرهنگ معارف اسلامي)

اما نقش علمايي كه به زيور علم و اخلاق آراسته و از وسوسه هاي هوي و هوس بدور اند، بسيار حساس و مهم است زيرا آنان به مانند چشم براي مردم و همچون سر براي هيكل عالم اند. همانطور كه سر و چشم ، مركز هدايت انسان است ، علماء متدين نيز موجب هدايت عالم انسان هستند . اما آنچه اين نقش را بيشتر حساس مي نمايد اين است كه همانگونه كه وجود هر گونه پرده و حجابي در جلو چشم ، مانع درست ديدن مي گردد و فرد را به گژ راهه مي كشاند ، به همان قياس وجود پرده و حجاب ، در قلب علماء كه به مثابه چشم عالمند، مي تواند مانع ديدن درست حق و حقيقت گرديده و    جا معه اي را  به گمراهي كشانند . پرده هاي متعددي مي تواند مانع ديدن حق و حقيقت شوند.  از جمله علاقه به رياست وحرص و آز و طمع نسبت به دنيا و رتبه و مقامات دنيوي و يا رشك و حسادت .

حضرت بهاالله مي فرمايند: " اي پسران دانش، .چشم سر را پلك به آن نا زكي ، از جهان و آنچه در اوست بي بهره نمايد . ديگر پرده آز اگر بر چشم دل فرود آيد، چه خواهد نمود . بگو اي مردمان تاريكي آز و رشك (حسادت)، روشنايي جان را بپوشاند چنانچه ابر، روشنايي آفتاب را." (درياي دانش ص 6)

اما علمايي كه بدور از اينگونه حجابهاي دنيوي هستند، همچون ستاره اي روشن، در آسمان عرفان و شناسايي حق و حقيقت، مي درخشند . هم خود، از نور حق و حقيقت روشنند و هم به ديگران، نور حقيقت را مي بخشندو موجب روشنايي وجود ديگران مي گردند.  به مانند چشمه اي هستند كه آب حيات مي بخشند. پاك اند و به آلودگي هاي اطراف خود ملوث نشده اند . گفتارشان موجب زندگي و حيات  در افراد و درجامعه  است ، نه موجب آزردگي و پژمردگي و آزار و سر كوبي و ممات ديگران . ميوه اي نيكو هستند كه از درختي مبارك ،پديد آمده اند  ، دريا يي از حكمت اند و نشانه اي از قدرت خداوند .  اين است كه حضرت بهاالله در حق آنان مي فرمايند : " احترام ايشان لازم "

"اي دوست من. تو شمس سماء قدس (خورشيد آسمان مقدس ) مني . خود را به كسوف دنيا ميالاي .

حجاب غفلت را خرق (پاره) كن تا بي پرده و حجاب از خلف سحاب (پشت ابر) بدر آيي و جميع موجودات را به خلعت هستي بيارايي . " 

" مثل تو مثل سيف (شمشير) پر جوهري است كه در غلاف تيره ، پنهان باشد و به اين سبب ،قدر آن بر جوهريان مستور ماند . پس از غلاف نفس و هوي بيرون آي تا جوهر تو بر عالميان هويدا و روشن آيد . "                                                                                                                                    (كلمات مكنونه فارسي از حضرت بهاالله)

نظر خود را بنویسید


محبت

انصاف
ارسال شده در : 1388/8/19

تنفر فقط در قلبهاي تاريك و سياه وجود دارد در قلبي كه رو به سوي خدا دارد فقط محبت به همنوع موج مي زند . چون خدا ،محبت است و محبت را دوست دارد اصلا خلقت را به خاطر عشق آفريد . محبت نور است در هر خانه بتابد و عداوت ظلمت است در هر كاشانه لانه نمايد . پس دوست عزيز تنفر را از قلبت بيرون كن تا نور خدا آن را روشن بكند.

دوست عزيز فريد فكر كنم منظور

پرستو
ارسال شده در : 1388/8/13

دوست عزيز فريد فكر كنم منظور دوستمان از اينكه نوشتند معجزه حضرت بهاءالله اين است كه بهائيان هر جاي دنيا بروند با يكديگر دوست خواهند بود اين است كه تاثير تعاليم و هدايات ايشان سبب شده كه در تمام عالم بدون آشنايي قبلي با يكديگر دوست و مهربان باشند كه البته بهائيان اين حس را نسبت به كل نوع بشر دارند حتي نسبت به دشمنانشان كه البته اين تاثير در رفتار پيروان از معجزه كمتر نيست و اين اعجاز كلام خدا است كه انسان ها را چنين متحول مي سازد.در مورد خرد باوري شما دوست عزيز بنده گمان ميكنم كه خرافات وارد شده در اديان و اعمال غلط بعضي از علماء اديان و رفتار غير عقلاني بعضي از پيروان اديان كه خود را به خدا منسوب ميكنند اين باور را در شما ايجاد نموده در حالي كه اگر به اصل و ريشه اديان نظر نمائيد خواهيد دانستكه آنچه خداوند فرموده كاملا مطابق همان عقل و خردي است كه شما به آن معتقديد .
يكي از تعاليم ديانت بهائي تطابق دين با علم و عقل است واينكه احكام الهي قطعا نمي تواند مخالف شعور و عقل انسان و اصول علمي باشد ولي گاهي اوقات در اواخر حيات و دوره ي يك دين كم كم خرافاتي غير عقلاني در دين وارد مي شود كه اكثرا غير علمي هم هستند و اين موارد سب مي شود كه بعضي از مردم از دين زده مي شوند و شك مي كنند كه در اينجا نبايد به اصل اديان و وجود خداوند شك نمود .اگر به متن مقاله توجه كنيد يكي از همين طبقاتي كه سبب گمراهي خلق مي شوند علمايي هستند كه به ظاهر وظيفه هدايت خلق را دارند ولي سبب گمراهي هستند و كلامشان گاهي با عقل و علم مغاير است و در كنار آنان علمائي را مي بينيم كه خلق را در شناخت خدا هدايت مي كنند .از آنجايي كه خدا باوري امري است فطري كه در فطرت تمام انسانها موجود است اميد وارم همه ما به فطرت خود يقين كنيم .

معجزه حضرت بهاالله

فرید
ارسال شده در : 1388/8/2

من یک خرد باور هستم نه خدا باور. فقط خواستم خدمت دوستان بهایی عرض کنم معجزه فعلی است که از توانایی درک انسان خارج باشد و فرا زمینی باشد مثل عصای پیامبر یهودیان که با دریا خورد و دریا شکافته شد. یا همان عصا به اژدها تبدیل شد یا حضرت عیسی که نابینایان را شفا میداد و... ( البته اینها داستان هستند و من شخصاً هیچ اعتقادی ندارم) و در ضمن یک خصوصیت دیگر معجزه این است که همهء مردم جهان به یک نسبت اون رو قبول داشته باشند ( پیرزن- بی سوادها- محصل - قشر تحصیل کرده- بچهء کوچیک- دانشمندان- جادوگران و...) مثلاً همین قرآن مسلمانان هم یک معجزه نیست. چون توی این 4 چوب قرار نمیگیره. تا چه رسد به حرف دوستی که فرمودند : «اين معجزه حضرت بهاالله است كه بهاييان هر كجاي دنيا كه بروند هزاران هزار دوست خواهند داشت بدون اينكه قبلا همديگر را ديده باشند»

از بهايي ها متنفرم

مريم
ارسال شده در : 1387/11/28

از بهايي ها متنفرم

اين معجزه حضرت ب

حقيقت
ارسال شده در : 1387/8/11

اين معجزه حضرت بهاالله است كه بهاييان هر كجاي دنيا كه بروند هزاران هزار دوست خواهند داشت بدون اينكه قبلا همديگر را ديده باشند

man asheghe dost dashtanam

farzad
ارسال شده در : 1387/8/2

من فرزادهستم و تازه بهائی شدم و ازینکه راهمو پیدا کردم خوشهالم ودوست دارم با همه بهائی های ایران دوست باشم.اما چه کار کنم که من تو دبی کلاسهای روحی رو شرکت کردم و تو ایران کسی رو نمیشناسم.موفق وپایدار باشید بای