به كدام مذهب هستید به كدام ملّت هستید
كه كشند عاشقی را كه تو عاشقی چرایی؟!
چند روز قبل شنیدم كه گلستان جاوید یزد (آرامگاه بهائیان) را خراب كردند امّا نه تعجب كردم نه گریه ام گرفت بلكه خنده ام هم گرفت تازه اگر گریه ای هم بود به خاطر كسانی بود كه این كارها را انجام می دهند زیرا این اعمال دامن آنها و خانواده شان را خواهد گرفت زیرا حضرت بهآءالله فرموده اند كه از ظلم احدی نمی گذرند اگر باور ندارید می توانید به سرانجام سرنوشت كسانی كه به بهائیان ظلم كردند رجوع كنید به خصوص در دوران انقلاب چون ملموس تر است. ما نمونه های آن را در یزد زیاد داریم.
تیغ چوبین را مبر در كارزار
بنگر اوّل تا نگردد كار زار
این چندمین بار است كه این عمل شنیع از این انسان ها (اگر بتوان نام انسان بر آنها گذاشت زیرا انسان ها دیگر به مرده كاری ندارد) سر می زند. چه كسانی؟ نمی دانم؟! در همین رابطه اكثر قبور را تخریب و بعضی را صاف صاف كرده بودند، انگار كه زمین را شخم زده باشند، درخت ها را كنده و شكسته بودند انگار كه این درخت ها هم بهائی بودند. و این كار را افرادی انجام دادند كه در روز درخت كاری ادعای درخت كاری دارند و به جای هر درختی كه از خاك بیرون می آورند درختی می كارند. این اشخاص با همه ی دنیا دشمن اند حتی درخت ها و مرده ها را هم دشمن خود می دانند. همچنین غسالخانه را تخریب كرده بودند. خلاصه شنیدم كه مرقد پدربزرگم نیز كاملاً خراب شده و معلوم نیست كه این قبر كیست فقط از تكه سنگی كه اسم بعضی از متوفیان بر روی آن حك شده بود تشخیص دادند كه این قبر كیست. بسیاری از این نفوس از جمله پدربزرگ من كسانی بودند كه در تمام طول زندگی آزارشان حتّی به مورچه هم نرسیده بود و حالا هم كه چند سال از صعودشان می گذرد هنوز همه ی مردمی كه آنها را می شناختند چه مسلمان چه زرتشتی در حق آنها دعا می كنند و از آنها به نیكی یاد می كنند و همه ی بهائیان عزیزی كه جسدشان را به خاك سپردیم و با آنها وداع كردیم در مدّت زندگی پرافتخارشان نه تنها آزاری به احدی نرساندند و مظلوم بودند بلكه خود مورد ظلم بی حد و حصر واقع شدند اموالشان مصادره شد، به زندان افتادند، در به در شدند و هزاران بلایا كه شاید كسی باورش نشود و اینها را افسانه بداند بر سرشان آمد و شهدای عزیزی كه جان شیرینشان، چرا شیرین چون از جان انسان چه چیز مهم تر است، را در راه محبّت بشر و صلح و دوستی و خدمت به عالم انسانی و در راه حضرت بهآءالله فدا كردند و حالا هم دست از سر جسدشان بر نداشتند. چرا چون عاشق بودند عاشق ایران و مردم ایران و شعارشان و شعائرشان وحدت عالم انسانی و صلح عمومی بود و از تعصّب و بغض و كینه به دور بودند زیرا مولایشان چنین فرموده بود: «ای دوست در روضه ی قلب جز گل عشق مكار». حالا می فهمم كه چقدر دشمنان از عظمت امرالله وحشت دارند و آنها هستند كه به خوبی عظمت امرالله را درك كرده اند وگرنه این عمل شنیع را انجام نمی دادند. كسانی كه فكر می كنند با این كار به بهائیان ضربه وارد می كنند و باعث رنج و عذاب آنها می شوند نه تنها بهائیان را ناراحت نكردند بلكه با هر اذیت و آزاری نیروی تازه و خون جدیدی به شریان جامعه ی بهائی وارد می كنند و سبب اشتهار امرالله می گردند. در یكی از حملات خرابكارانه كه چند مرتبه اتّفاق افتاده است وقتی گلستان را با این شكل و شمایل دیدم هنگام وداع و ترك گلستان به آسمان نگاه كردم و با خود گفتم خوشحالم از اینكه بهائی ام و در راه حضرت بهآءالله و در راه اعتلای وحدت عالم انسانی و صلح عمومی این سختی ها را كه در مقابل سختی های محبوبم هیچ است را تحمّل می كنیم.
بنده می خواستم این نامه را برای همه ی هموطنان عزیزم بنویسم كه بدانند هر فرد در ایران گذشته از نظر مذهب، نژاد، رنگ و پوست به عنوان یك انسان و یك ایرانی از حق و حقوقی برخوردار است پس یك بهائی هم حق دارد كه با اماكنی كه برایش محترم و مقدّس است با احترام برخورد شود نه اینكه هر از گاهی قبور بهائیان را زیر و رو كرده و با بلدوزر و لودر آن را صاف كنند.
در تمام طول تاریخ به مرقد پیامبران و امامان اهانت های بی شماری شده است و مرقد مطهرشان از دست دشمنان در امان نبوده و حتّی دوستدارانشان از ترس دشمنان جرأت فشاندن قطره اشكی بر مزارشان را نداشتند خون ما كه از آنها رنگین تر نیست حالا ببینید این مراقد چه عظمتی پیدا كرده و از سراسر دنیا برای زیارت آنها می روند. اشكالی ندارد شما هم كاری كردید كه در آینده از تمام دنیا برای زیارت گلستان یزد خواهند آمد و باید از شما به این خاطر تشكّر و قدردانی كرد.
سخت گیری و تعصّب خامی است
تا جنینی كار خون آشامی است